دستهای تو

با دستهای روشن تو هر قفل کهنه را می توان گشود .

دستهای تو

با دستهای روشن تو هر قفل کهنه را می توان گشود .

سالگرد عشق

 

۱۲ اردیبهشت اولین سالگرد عشق من و علی است . روز عقد من با علی عزیزم .

علی جان من به خاطر همه چیز ازت متشکرم . توبهترین دوست من تو این مدت بودی . یک سال از آشنایی من و تو می گذره و من تو این مدت دلبستگی شدیدی به تو پیدا کردم .   علی عزیزم با تمام وجود دوستت دارم و می پرستمت 

 

بیا دست قشنگ مهربانت را عصایی کن که برخیزم
و شورانگیز وشاد آلود به دامان شقایقها بیاویزم
بدزدم تیشه فرهاد عاشق را و بی پروا چنان رعدی
بنای سنگی غم را فرو ریزم بسازم کلبه عشقی
بسازم کلبه عشقی میان باغ فرداها
و حافظ وار بر بام فلک طرحی دگر از عشق اندازم و نقش دیگری ریزم

 

نظرات 4 + ارسال نظر
یک دوست یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 04:54 ب.ظ http://www.adinehbook.com

بازاریابی برای صاحبان وبلاگ و سایت!

ایلیا یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 05:05 ب.ظ http://stalker.blogsky.com

سلام
خوش به حالتون
{چشمک}

سوگل یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 05:08 ب.ظ http://guilty.blogsky.com

salam eyval weblog e bahali dary be manam sar bezan khoshhal misham bye

حتما سر می زنم

سکوت یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 05:18 ب.ظ http://www.doostetnadaram.blogsky.com

سلام تبریک میگم میشه ماجرای اشنایی و ازدواجتون رو هم بنویسین ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد